قبرشهیدگمنام
آی قصه قصه قصه نون وپنیروپسته یک زن قدخمیده روی زمین نشسته
یک زن دل شکسته که چادرش خاکیه روی زمین نشسته شکسته وتکیده
صورت خیس وگلفام دست میکشه روی قبر قبرشهیدگمنام
ازتوکیفش یه جعبه خرمامیاره بیرون میزاره روی اون قبر بهش میگه مادرجون
بابات کیه عزیزم؟ برادرت خواهرت؟ حرف بزن عزیزم منم جای مادرت
تو هم عین بچمی بچه بی نشونم همون که رفت وباخود برده گرمی خونم
همون که آخرین بار وقتی که ترکم میکرد نذاشت برم دنبالش گفت که مامان تو برگرد
صورت من رو بوسید برگشتش و دویدش لبخند زدو زورکی سرکوچه رسیدش
چه شبها که به یادش با گریه خوابم میبرد باباش چقدر زورکی بغضش رو هی فرو خورد
الهی که بمیرم چشماش به در سفید شد آخر نفهمید علی اسیر یا شهید شد
http://www.salar00750.blogfa.com/post-8.aspx
انتخاب : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
یا مهدی (عج) ادرکنی
یاحسین مظلوم
شاید این جمعه بیاید...شاید
دکتر علی شریعتی دروصیتنامه دکتر علی شریعتی
علی در وصیتنامه علی
وصیت نامه شهید محمد علی رجایی
دکتربهشتی با دکتربهشتی
شهید صیاد شیرازی در آینه آینده
دارم درباره انسان می نویسم
[عناوین آرشیوشده]
18 :178610
rs272@yahoo.com